مرا اینگونه گر خواهی :: دلت را آشیانم کن ::

........................** این وبلاگ را من برای کسی ساختم که همیشه زندگی من است و به این امید مینویسم که او بخواند و منتظرم ..

مرا اینگونه گر خواهی :: دلت را آشیانم کن ::

........................** این وبلاگ را من برای کسی ساختم که همیشه زندگی من است و به این امید مینویسم که او بخواند و منتظرم ..

بین من و تو فاصله غوغا می کنه

یاد حرفای قشنگت من و رها نمی کنه

تو من و گذاشتی رفتی   توی روزگار وحشی

توی کوچه های غربت   دنبالم حتی نگشتی

ولی من  ...

من ندانسته غزل می گفتم

تو به من خندیدی

من به چشمانت

تو به دیوانگیم !

             

نظرات 2 + ارسال نظر
رویا جمعه 23 دی‌ماه سال 1384 ساعت 02:05 ب.ظ

سلام بی معرفت
باز هم نوشتی و به من نگفتی

امیر شنبه 24 دی‌ماه سال 1384 ساعت 06:08 ب.ظ http://pws.blogsky.com

به اسم عشق و عاطفه با قلبمون بازی می شه
هر کی با قانون خودش برای ما قاضی می شه

قاسم جان شعر تو رو خوندم... دلت را آشیانم کن خیلی قشنگ بود .
چی می خوای بگی ؟ چرا واضح و شفاف حرف نمی زنی؟
به من هم سر بزن... خوشحال میشوم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد